ناز ترمهناز ترمه، تا این لحظه: 9 سال و 4 ماه و 11 روز سن داره

ترمه دختر ابریشمی

ثبت لحظات ناب بارداری

نازنین دخترم ... این تکانهای تو ، نبض زندگی من است ...با هر ضربه ای که بوجودم میزنی مرا با خود به اوج رویاها می بری ... زیبای من ! هیچ اتفاقی قشنگتر از وجود پربرکت شما نیست و من و بابایی برای ثبت این لحظات قشنگ امروز رفتیم آتلیه و کلی عکس با ژست های خوشگل گرفتیم که البته لباس ها و کفش های شما جلوه ویژه ای به عکسامون داد .  بابایی هم کلی وقت گذاشت و یه قرار کاری رو کنسل کرد و خلاصه کلی با من برای ثبت این لحظات ناب همکاری کرد که همین جا ازش تشکر می کنم  ... راستی نی نی تو دلی ما الان 31 هفته داره    ...
27 آبان 1393

روزها از پی هم می دوند دخترکم

سلام قشنگترین ... دختر نازم میدونم مدتهاست که برایت ننوشته ام . از بس درگیر بودم مامانی . الان شما 30 هفته و 4 روزه که تو دلِ منی و روز به روز بیشتر عاشقت میشم و انتظار اومدنت و میکشم .راستی قشنگم وزن شما هم 1590 گرم هستش  راستی مامانت دیگه سرکار نمیره و توی خونه از مهمترین بخش زندگیش مراقبت می کنه . آخه فعالیت من روی وزنت اثر گذاشته بود و از طرفی هم داشت خطرناک میشد و منجر به زایمان زودرس !! بهمین خاطر کار و فعالیت و بوسیدم و گذاشتم کنار که فقط به شما که از همه مهمتری برسم . آخه میدونی من برای تو کارت دعوت فرستادم و اختصاصی به این دنیا دعوتت کردم پس باید همجوره مراقبت باشم و حواسم بهت باشه نازنینم تا ایشالا به موقع بدنیا بیای و...
24 آبان 1393

اولین عیدی نی نی تو دلی - عید غدیر

شاهزاده خانومی ما..... نی نی تو دلی قشنگم ..... روزها از ابتدای حضورت که همواره برایم سخت و دشوار و همراه با کلی نگرانی بود مثل برق و باد گذشتند ...هیچ نفهمیدم  گذرشان را ... تقویم انگار می دود و من در انتظار به آغوش کشیدنت بی تابم ...وای مامان چه شیرین شده اند این روزها چه شیرین و دست نیافتنی .... دلم می خواهد لحظات حضورت را با تکان و ضربه هایی که میزنی بیشتر حس کنم و  غرق در لذت بشم . هر بار که درونم از وجود با برکت تو  سرشار از تکان و لرزش می شود ، خدا رو شکر می کنم بخاطر زن بودنم ..... اگر یک زن نبودم این خوشبختی و غرور را هیچ وقت درک نمی کردم .... "رنگین کمانم "  روز دوشنبه بمناسبت عید غد...
22 مهر 1393

دختری که مثل هیچ کس نیست

رنگین کمانم ..... این روزها فکرم قلبم برای توست و به هر بهانه ای دوست دارم برایت بنویسم . شاید خیلی ساده و عامیانه باشد ولی مهم تراوشات ذهنی ام است که دوست دارم تو از آن مطلع باشی ...نَفَسَم ، زندگی ام ، برای تو هیچ آرزویی ندارم جز اینکه شاد باشی. جز اینکه جسم و جان و روح و روانت سالم و در آرامش باشد. میخواهم خودت باشی. تلاش میکنم بپذیرم که تو تکرار زندگی من یا پدرت نیستی. هر طور باشی دوست دارمت.... این روزها می اندیشم، مادرشدن نه تنها شجاعت میخواهد، بلکه شجاعت هم می آورد! باید بدانی مواجهه با ترس و نگرانی از فازهای جدید زندگی ست که دیدی نسبت به آنها نداری و از این پس در تمام طول زندگیت ادامه خواهند داشت! باید بتوانی از خودت و بچه ا...
20 مهر 1393

سونوگرافی سه بعدی هفته 25 بارداری

رنگین کمانم .... 16 مهر برای من و بابا محمد روز خیلی خاصی بود، حتما می تونی حدس بزنی چرا؟ برای اینکه عزیز دلم، برای اولین بار ما صورت خوشگل و ناز تو رو تو سونوگرافی سه بعدی دیدیم. شب قبلش که بی تاب بودم و پر از استرس و اصلا نتونستم  خوب و راحت بخوابم ...صبح اول وقت با محمد رفتیم سونو گرافی خانم دکتر ملکی که حدود ساعت 11 نوبتمون شد و رفتیم داخل ... پرنسسم قربونت برم الهی وقتی عکس صورتت و روی مانیتور دیدم نمی دونی چه احساس قشنگی بهم دست داد. باورم نمی شد این نی نی خوشگل با این همه ادا و اصول همون نی نی توی دل من باشه، اشکهام بی اختیار سرازیر شد. همه وجودم پر از عشق شد برات، دلم می خواست همینجوری بغل...
16 مهر 1393

در آستانه 7 ماهگی

برای تو می نویسم جان جانانم ....  میلیون ها سال است که زن ها حامله می شوند و شکم هایشان می شود خانه موجودی دیگر. میلیون ها سال است که آدم های دیگر شاهد بارداری و زاییدن زنان هستند، اما هنوز هیچکس به آن عادت نکرده است. نه خود زن های حامله و نه رهگذرها. مردم دوست دارند به زن های باردار لبخند بزنند و مراقبشان باشند. انگار شکم های بزرگ و موجودات درونشان هیچ وقت عادی و تکراری نمی شوند. جداً چقدر عجیب است نفس کشیدن کسی زیر پوست تو. چقدر عجیب است تماشای تکان خوردنش و چقدر عجیب است دلبسته شدن به موجودی که ساکن دنیایی دیگر است. یک چیزهایی هیچ وقت عادی نمی شود. بچه دار شدن مثل یک جادوست. مثل افسانه ای شیرین و عج...
15 مهر 1393

جشن تولدم با نی نی تو دلی

رنگین کمانم ,نازدونه ام .... آدم وقتی یک زندگی را در درونش میپروراند حال عجیبی دارد. توجهش از همه چیز به آن موجود کوچک معطوف میشود که روزهای اول شاید هنوز باورش نکرده اما کم کم وجودش و نشانه های ظهورش پررنگ و پررنگ تر میشود. تکان ها و ورجه وورجه های یک موجود چندسانتی متری را در درون احساس کردن، به تو محبت و جسارتی میدهد که برای هیچ کس جز خودت قابل درک نیست.... دختر قشنگم ، امسال جشن تولدم با وجود تو خیلی متفاوت بود ...احساس غرور می کردم از موجود درونم و انگاری هیچ هدیه و تبریکی برایم خوشایند تر از وجود معجزه درونم لذت بخش تر نبود ...احساس با تو بودن را با هیچ لذت دیگری عوض نخواهم کرد و حتی فکرش هم به ذهنم خطور نمی کند .... امس...
11 مهر 1393